ای عزیزان پشت* کنکوری..................تا به کی داغ و درد* و رنجوری ؟
تا به کی تست چند منظوره ؟.....................تا به کی التهاب و دلشوره ؟
شوخی و طعن این و آن تا چند ؟...................ترس و کابوس* امتحان تا چند ؟
غرق بحر تفکرید که چی ؟.......................بی خودی غصه* میخورید که چی ؟
گیرم اصلاً شما به طور مثال.....................کشکی، از بخت خوش، به فرض محال
زد و شایسته دخول شدید........................توی کنکور هم قبول شدید
یا گرفتید با درایت و شانس.....................مدرک فوق* دیپلم، لیسانس
گیرم این نحسی است، سعدش* چی ؟..................اصلاً این هم گذشت، بعدش چی ؟
تازه از بعد آن گرفتاری.........................نوبت رخوت است و بیکاری
بعد مستی، خمار باید* بود........................هی به دنبال کار باید بود
آنچه داروی دردمندی* هاست......................صفحات نیازمندی هاست
گر رضایت دهی تو آخر* سر..........................گه شوی منشی فلان دفتر
به تو گویند : بعله، دفتر* ما.........................هست محتاج آدمی دانا
آشنا با اتوکد* و اکسل.......................و فری هند و آوت لوک و کورل
باید البته لطف هم بکند..........................چای هم، بین تایپ، دم بکند
بکشد وانگهی به* خوش رویی.......................هفته ایی یک دوبار جارویی
این که از این، حقوق هم فعلاً.........................ماهیانه* چهل هزار تومن!
پس بیایید و عز و جز نکنید......................بی خودی هی جلز ولز نکنید
شاعر، خواسته از ابتدای کار بگه کنکور بدردتون نمیخوره بابا ! اما انتهای کار به این نتیجه میرسه که چاره ای بجز درس خوندن ندارید! پس درساتونو بخونید تا یه رشته خوب تو یه دانشگاه عالی قبول بشید و ارباب خودتون، خودتون باشید ...
نظرات شما عزیزان: